مصر این روزها در حوزه سیاست خارجی ایام پرهیجانی را سپری میکند؛ رابطهاش با ترکیه کمی بهتر شده و با اینکه در لیبی با هم درگیر بودند اما موضعی میانه را در پیش گرفت. مصر همچنین بهقطر نزدیکتر شده، آن هم در شرایطی که همه میدانند حکومت قطر ارتباطات بسیار خوبی با اخوانیها دارد، یمن و همراهی با عربستان نیز دیگر در سیاست خارجی مصر جایی ندارد. اما آنچه بیشتر از همه اینها نشان از تحول در مصر است، سفر امنیتیترین مرد السیسی یعنی کامل عباس به غزه و استقبال گرم یحیی السنوار از او است.
بسیاری این دیدار گرم را در چارچوب رفتارهای پراگماتیک حماس تعریف کردند و گفتند این گروه با اینکه اخوانی است اما ناگزیر از چنین دیدارهایی با مقامات خارجی است، چرا که نوار غزه محاصره است و حماس باید از هر روزنهای برای روشن نگهداشتن چراغ مقاومت در این باریکه استفاده کند.
اما آیا این، پاسخ همه فعالیتهای دیپلماتیک اخیر مصر است؟ فرض کنیم مصر تصمیم گرفته به دولتهای منطقه نزدیک شود اما آیا حماس که حتی دولت رسمی فلسطین را هم در اختیار ندارد مصداق کشور است؟ دولت رسمی فلسطین در حال حاضر تشکیلات خودگردان است. علاوه بر این، اخوان و دولت مستقر در قاهره اختلافات فکری عمیق و سابقه خونینی در رفتارها نسبت به هم دارند. بنابراین فعالیتهای اخیر مصر دلایلی دیگر غیر از درخواستهای حماس نیز دارد. این دلایل کدام است؟
قبول کنیم یا نه، کشورهای منطقه در حال بازتنظیم آینده خود در غرب آسیا و شمال آفریقا هستند. این بازتنظیم تنها و تنها یک دلیل دارد؛ رفتن ایالات متحده از منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به شرق دور. در ذیل این تغییر جدی، نزدیک شدن مصر به حماس و دیگر کشورهای اخوانی به سه دلیل اصلی میتواند باشد:
اولین دلیل بیم مصر و دیگر کشورها از نزدیکی بیشتر حماس به ایران و محور مقاومتی که ایران آن را رهبری میکند؛ این هراس بهویژه پس از حمایت علنی سردار قاآنی از غزه و اخباری که درباره ارسال سلاح از سوی ایران به غزه منتشر شد، بیشتر خودنمایی میکند.
دوم اینکه برای مقامات قاهره مسلم شده حماس بیش از این قدرت خواهد گرفت و بهزودی بهعنوان آلترناتیو همه کشورهای عربی در فلسطین مطرح خواهد شد. همچنین حماس قابلیت دارد الگوی آینده گروههای اپوزیسیون در مصر باشد. حماس پس از جنگ ۱۲روزه به شکل لگاریتمی در انظار ملت عرب صعود کرده است. این، خطر پیش روی السیسی را مضاعف جلوه میدهد.
سوم به احتمال قریب بهیقین حماس برنده انتخابات آینده فلسطین نیز خواهد بود و این یعنی اینکه قدرت سیاسی را هم در اختیار خواهد گرفت.
بنابراین در چنین شرایطی مصر و دیگر کشورهای منطقه عملاً حماس را در جایگاه ادارهکننده آینده فلسطین میبینند و از این رو مصلحت را در نزدیکی بیشتر به این گروه میدانند نه دوری از آن.
نظر شما